دیروز وقتی آقای ق. گفت ساعت چند شما هستید تا من بیام؟ من بهش گفتم آقای مهندس روح ا.. زودتر میان اما نهایت دیگه ساعت ۱۰ توی دفتر هستیم. آقای مهندس روح ا.. سریع پرید تو حرفمو گفتم نه آقا من 9 هستم، زودتر هم خواستین میام.
امروز ساعت یک ربع به 10 رسیدم دفتر که دیدیم آقای ق. بیچاره پشت در واساده. تازه همکارشم بود. مردم از خنده خدایی. چقدر آدمای این کمپانی که از مدیرعامل گرفته تا سرایدار و نظافت چی مهندس هستند، آن تایم تشریف دارند ...